۲۱ مهر ۱۳۸۸

دلتنگی ها

این روزها مثل اولین روزهای آمدن به مالزی سخت می گذرد. چرا که دلم هوای بازگشت کرده است و صفحات تقویم هم نشان از گذر سریع زمان دارد. روزهای پایانی نوشتن تز دکتری به شدت عرصه را تنگ تر کرده است و اصلاحات مداوم و بعضا سنگین اساتید راهنما و چهار مشاور خبره در امر برنامه نویسی و هوش مصنوعی گذر زمان را سخت تر کرده است. بهرحال هر سلامی به وداعی ختم می شود و سفر من به مالزی نیز مستثنی از این قاعده نیست. اندکی بیش از سه سال تلاش برای دست یابی به این مهم بوده است که در حد توان و امکان بر بار علمی خود بیافزایم و نیز کوله باری از تجربه فراهم آورم که امید دارم هر دو روزی به کارم آیند. بهرحال کم کم باید دوباره توشه راه فراهم نمایم تا سفری و در پی آن تحولی دیگر را تجربه نمایم ولی این بار سفر توریستی و تفریحی نیست بلکه سفری است به سوی آینده. آینده ای که نمیدانم برای من چه خوابی دیده است. انشااله که خیر باشد. التماس دعا